وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

منابع پایان نامه ها | ۱-۲- بیان مساله – 8

۱-۱- مقدمه

 

به منظور درک انگیزش کارکنان، سازمان‌ها مطالعات و تحقیقات گسترده‌ای در سراسر جهان انجام داده‌اند تا بدین‌وسیله بتوانند راه‌حلی جهت ارتقاء کارآئی سازمان و اثربخش نمودن فعالیت کارکنان خود بیابند. مفهوم کیفیت زندگی کاری در تمام ابعاد آن برای دستیابی به نتایج مطلوب سازمانی وضع شده است. کیفیت زندگی کاری رهیافتی است که با توجه به بهبود شرایط کلی محیط کار، اتخاذ سیاست‌ها و ‌رویه‌هایی را توجیه می‌کند که موجب می‌شوند کار به گونه‌ای طراحی شود که از یکنواختی آن کاسته و به تنوع و محرک بودن آن برای کارکنان افزوده گردد که مفهومی است ساده و از نقطه‌نظر عملیاتی، امکان‌پذیر و شدنی و شدیداًً انسانی است.

بی‌شک دنیای امروز دنیای سازمان‌ها است و متولیان این سازمان‌ها انسان‌ها هستند. انسان‌ها در کالبد سازمان‌ها روح می‌دهند، آن را به حرکت درمی‌آورند و اداره می‌کنند، سازمان‌ها بدون وجود انسان نه تنها مفهوم نخواهند داشت بلکه اداره آن ها نیز میسر نخواهد بود. ‌بنابرین‏ منابع انسانی با ارزش‌ترین منبع برای سازمان‌ها هستند، آن ها هستند که به تصمیمات سازمانی شکل داده و راه‌حل ارائه می‌کنند و نهایتاًً مسائل و مشکلات سازمان را حل می‌نمایند. چنین انسانی برای ارائه رفتار مطلوب و مورد پسند در راستای اهداف سازمانی باید هم انگیزه داشته باشد و هم درست برانگیخته شود. یکی از جالبترین روش‌های انگیزش توجه به برنامه های کیفیت سیستم کار با کیفیت زندگی کاری است.

هر چه خواست ها و نیازهای متفاوت افراد از سوی سازمان بیشتر برآورده شوند ، احتمال بیشتری وجود دارد که کارکنان به کار دلبسته شوند، از کارشان ، سرپرستشان و همکارانشان خشنودتر باشند ، به فشار عصبی کمتری گرفتار شوند ، کمتر دچار حادثه یا غیبت از محل کار گردند و با مشتریان روابط بهتری خواهند داشت.

 

با توجه به افزایش تعداد بانک های خصوصی و دولتی و رقابت این بانک ها برای جذب مشتریان ،سیستم مدیریت روابط با مشتری می‌تواند کمک شایانی به آن سازمان ها کند تا مشتریان خود را حفظ و مشتریان جدیدی جذب نمایند .مشتری از ارکان حیاتی یک سازمان می‌باشد و برای تمرکز کردن بر ارتباط نزدیک و عمیق با مشتری نیازمند داشتن سیستم مدیریت ارتباط با مشتری و کارمندانی قوی برای تعامل با مشتری می‌باشد.

 

از این رو،در این تحقیق سعی بر آن است که به بررسی کیفیت زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺎری و راﺑﻄﻪ ی آن ﺑﺎ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی کارکنان بانک های ملت و ملی (شهرستان کاشان ) پرداخته شود و به طور تطبیقی مقایسه ای بین آن ها انجام گیرد .

 

فصل اول این تحقیق به بیان چارچوب و محدوده پژوهش اختصاص دارد. در این فصل محقق با بیان کلیات تحقیق انجام شده، شرح مختصری ‌در مورد کلیه مراحل انجام شده ارائه می‌دهد، که بدین ترتیب زمینه برقراری ارتباط با مخاطب و در جریان قرار دادن او ‌در مورد چگونگی ایجاد و انجام تحقیق را فراهم می‌سازد.

 

در این فصل موضوعاتی مانند بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، هدف­ها و فرضیه های تحقیق، قلمرو تحقیق ، استفاده کنندگان و روش تحقیق بیان می شود.

 

۱-۲- بیان مسئله

 

امروزه بخش عمده زندگی ما در سازمان­ها یا در ارتباط با سازمان­ها سپری می شود ، در یکی کار می‌کنیم و از خدمات و تولیدات سازمان­ های دیگر بهره مند می‌شویم . هر سازمانی با انجام دادن وظایف چندگانه یا تخصصی هدف­های عام یا خاصی را برای جامعه و مردم آن محقق می‌سازد. نیل به زندگی شغلی با کیفیت ، مستلزم کوشش­هایی منظم از سوی سازمانی است که به کارکنان فرصت‌های بیشتری برای تاثیر گذاری بر کارشان و تشریک مساعی در اثربخشی کلی سازمان می‌دهد . ‌به این ترتیب هر سازمانی با بهره وری و کارایی مطلوب و مؤثر ، در جستجوی راه ­هایی است تا کارکنان را به درجه ای از توانایی برساند که مغز و هوشمندی خود را به کار گیرند که این امر، به وسیله کیفیت زندگی کاری مناسب ، یعنی مشارکت و سهیم کردن بیشتر کارکنان در فرایند تصمیم گیری صورت می‌گیرد .

امروزه در مدیریت معاصر کیفیت زندگی کاری به موضوع اجتماعی عمده ای در سراسر دنیا مبدل شده است . طرفداران نظریه کیفیت زندگی کاری در جستجوی نظام های جدیدی برای کمک به کارکنان هستند تا آن ها بتوانند بین زندگی کاری و زندگی شخصی خود تعادل برقرار کنند .

برنامه کیفیت زندگی کاری شامل هر گونه بهبود در فرهنگ سازمانی است که عامل رشد و تعالی کارکنان در سازمان ‌می‌باشد . لذا نظام ارزشی کیفیت زندگی کاری ، سرمایه گذاری بر روی افراد را به عنوان مهمترین متغیر در معادله مدیریت راهبردی مورد توجه قرار می‌دهد و براین باور است که برآورده نمودن نیازهای کارکنان به بهسازی و کارایی بلند مدت در سازمان منجر خواهد شد

نیل ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﺷﻐﻠﯽ ﺑﺎ کیفیت، ﻣﺴﺘﻠﺰم ﮐﻮﺷﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﻨﻈﻢ از ﺳﻮی ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎی بیشتر ﺑﺮای تاثیر ﺑﺮ ﮐﺎرﺷﺎن و ﺗﺸﺮﯾﮏ ﻣﺴﺎﻋﯽ در اﺛﺮ ﺑﺨﺸﯽ ﮐﻞ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ. ﺑﻪ اﯾﻦ ترتیب ﻫﺮ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺑﻬﺮه وری و ﮐﺎراﯾﯽ ﻣﻄﻠﻮب و ﻣﺆﺛﺮ، در ﺟﺴﺘﺠﻮی راه ﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﺗﺎ ﮐﺎرﮐﻨﺎن را ﺑﻪ درﺟﻪ ای از ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪی ﺧﻮد را به ﮐﺎر گیرند ، ﮐﻪ اﯾﻦ اﻣﺮ ﺑﻪ وسیله کیفیت زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺎری ﻣﻨﺎﺳﺐ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺸﺎرﮐﺖ و سهیم ﮐﺮد بیشتر ﮐﺎرﮐﻨﺎن در ﻓﺮاﯾﻨﺪ تصمیم گیری ﺻﻮرت ﻣﯽ گیرد. کیفیت زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺎری، ﻧﻤﺎﯾﺎﻧﮕﺮ ﻧﻮﻋﯽ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎزﻣﺎن ﯾﺎ شیوه ﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﺑﺮ اﺳﺎس آن اﺣﺴﺎس مالکیت ﺧﻮدﮔﺮدان، مسئولیت و ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.

 

ﻣوﺿﻮع ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺎری و راﺑﻄﻪ ی آن ﺑﺎ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی به طور تطبیقی بین بانک های خصوصی (ملت ) و دولتی (ملی) در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ اﺳﺖ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎﯾﯽ اﺗﻼق ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ، اﻧﺘﺨﺎب، ﺗﺮﻏﯿﺐ، ﮔﺴﺘﺮش، ﺣﻔﻆ و ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﮐﺎر ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﻪ ﺣﺪاﮐﺜﺮ رﺳﺎﻧﺪن ارزش ﻫﺮ ﻣﺸﺘﺮی، ﺳﺎزﻣﺎن را ﯾﺎری ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ. وﻇﯿﻔﻪ اﺻﻠﯽ CRM[1] ﺗﺴﻬﯿﻞ در ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط ﻣﺸﺘﺮی ﺑﺎ ﺳﺎزﻣﺎن، ﺑﺪون ﻣﺤﺪودﯾﺖ زﻣﺎﻧﯽ، ﻣﮑﺎﻧﯽ و ﻣﻠﯿﺘﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﮐﻪ ﻣﺸﺘﺮی اﺣﺴﺎس ﻧﻤﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺳﺎزﻣﺎن واﺣﺪی در ﺗﻤﺎس ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﮐﻪ او را ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﺪ و ﺑﺮای او ارزش ﻗﺎﺋﻞ اﺳﺖ، ﻧﯿﺎز ﻫﺎی او را ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ و آﺳﺎن ﺗﺮﯾﻦ روش ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ.

 

ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﭘﯽ ﺑﺮدن ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ و ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی دارای اﻫﻤﯿﺖ زﯾﺎدی اﺳﺖ، زﯾﺮا ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ی ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺎری ﺷﺎﻣﻞ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺑﻬﺒﻮد در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی اﺳﺖ که ﺣﺎﻣﯽ رﺷﺪ و ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻟﺬا ﻧﻈﺎم ارزﺷﯽ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﮐﺎری و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮ در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ راﻫﺒﺮدی ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻣﯽ دﻫﺪ، به اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺑﺮآورده ﻧﻤﻮدن ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺑﻪ ﺑﻬﺴﺎزی و ﮐﺎرآﯾﯽ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻨﺠﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ..

 

مقالات و پایان نامه ها | گفتار چهارم: عوامل اجتماعی و محیطی مؤثر بر این پدیده در یک محیط خاص مانند مدرسه – 7

خانواده‏ها باید برنامه مشخصی در زمینه آموزش حجاب و محرم و نامحرم و حلال و حرام به فرزندان خود داشته باشند و از کودکی، دختران خود را با حجاب آشنا سازند و آن را تا زمان بلوغ به تأخیر نیندازند. در این راه از راهکارهای تشویق و تنبیه می‌توانند بهره گیرند. البته سخت‏گیری‏های بیجا نه تنها راه حل مناسبی به شمار نمی‏رود، بلکه معضل را دو چندان می ‏کند. در صورتی که غیرت با دوراندیشی و تعقل و صبر همراه نباشد، چه بسا به ضد خود تبدیل شود.

 

گفتار چهارم: عوامل اجتماعی و محیطی مؤثر بر این پدیده در یک محیط خاص مانند مدرسه

 

آنچه مسلم است آموزش و پرورش در بالا بردن سطح فکر و شعور افراد کاملاً مؤثر است. منظور از آموزش سوادآموزی است و سوادآموزی چیزی جز وسیله نیست. نکته مهم این است که این وسیله در اختیار چه کسی و برای چه منظوری مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگر این وسیله در اختیار کسی قرار گیرد که بتواند امیال و هدف‌های نامشروع خود را به نحو احسن انجام دهد، در این صورت شعر سنایی که می‌گوید: «… چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا» مصداق پیدا خواهد نمود.

 

بایستی اذعان داشت که نه فقدان تعلیم و تربیت ملازمه قطعی با بزهکاری وکجروی دارد و نه وجود آن ملازمه قطعی با عدم بزهکاری و عدم کجروی افراد دارد بلکه آموزش و پرورش باعث تغییر نوع جرایم ‌و انحرافات ارتکابی می‌گردد. بدین نحو که اشخاص باسواد خیلی کمتر از اشخاص بی‌سواد مرتکب جرایمی نظیر قتل و ضرب و جرح می‌شوند ولی در عوض مرتکب جرایم فکری و امروزی تری همچون گرایش به انواع ‌گروه‌های انحرافی ،انواع رفتارهای ‌کج‌روانه مانند:بد لباسی،بد پوشی،عدم رعایت شئونات شرعی و اخلاقی،مدپرستی و…. خواهند شد.

 

نخستین محیط اجتماعی که کودک بعد از خانواده وارد آن می‌گردد، مدرسه است. مدرسه به خاطر تدوین وظایف و حقوق افراد و انتقال ارزش‌های اجتماعی با وسایل مؤثری که برای کنترل اجتماعی در اختیار دارد، یکی از کارگزاران مهم اجتماعی کردن فرد تلقی می‌گردد.

 

یک سلسله هنجارهای رفتاری وجود دارد که انتظار داریم افراد در جامعه بزرگتر، خود را با آن هنجارها تطبیق بدهند. در جامعه کوچک مدرسه نیز هنجارهایی از این قبیل وجود دارد. گاه کودکی که در جامعه و در خانه، از قانون تبعیت کامل می‌کند، ممکن است در مدرسه رفتار انحرافی داشته باشد و بعضی والدین با دریافت گزارش رفتار فرزندان خود از مدرسه کاملاً متحیر می‌شوند. از طرف دیگر، جوانی که در مدرسه خوش رفتار است احتمال دارد از لحاظ برخی از جنبه‌های رفتاری در جامعه بزرگ‌تر منحرف یا بزهکار باشد. از این رو مفهوم «کج روی» مفهومی نسبی و تابع زمینه اجتماعی و مناسبات گروهی است.

 

بدیهی است که اگر امکانات و جاذبه مدارس جهت حفظ دانش‌آموزان به حد کافی تأمین نگردد و در پر نمودن اوقات فراغت آنان به شیوه های صحیح تربیتی توفیق حاصل ننماید وبه لحاظ جو درونی خودمحیطی سالم و واکسینه نداشته باشندوالقاگر مفاهیم ارزشی هم چون حجاب وعفاف نتوانندباشند و فردرانتواننددر خود با ارزش‌ها و اعتقادات مورد قبول جامعه نهادینه سازند، بی‌شک زمینه انحرافات را در دانش‌آموزان فراهم ساخته و در نتیجه با عواقب زیان باری مواجه خواهیم شد. توزیع تصاویر ‌و فیلم های گروه ها وفرقه­های منحرف وانواع مدهای غربی و آشنایی یکدیگر از انواع رفتارهای ‌کج‌روانه همچون عدم رعایت حجاب وروابط جنسی درمدارس، هشدارهایی است که توجه و سرمایه‌گذاری بیشتر مسئولان جامعه را برای توجه هرچه بیشترفرهنگ عفاف وحجاب وترویج میان دانش آموزان و سلامت نسل آینده می‌طلبد.

 

یکی از چالش‌های زندگی دوران معاصر وجود تضادهای مختلف در حیات اجتماعی می‌باشد. در سطح کلان ممکن است ما متوجه بسیاری از تفاوت‌ها نشویم، اما در محیط‌های کوچک مخفی ماندن آن ممکن نیست و گاه گاهی خود را بروز می‌دهد. وقتی بین خانه و مدرسه بینش‌ها و نگرش‌ها هم خوانی نداشته باشد؛ یا بین مدرسه و جامعه ارزش‌ها شکل متفاوت به‌خود گیرد موجب حیرت و سردرگمی می‌گردد. در این صورت انتخاب درست کار دشواری خواهد شد و همین که فرزندان ما در این زمینه با مشکل مواجه گردند، وخامت اوضاع را در پی‌خواهد داشت. هر بحرانی به‌تناسب و موقعیت خود مخرب است. بحران حیرت در گزینش بهترین‌ها هم مشکل ساز خواهد بود.

 

تعریف الگوها، یک سان سازی معیارهای خوبی و بدی، وحدت نظر دو مرکز مهم خانه و مدرسه می‌تواند مشکل تضادهای اجتماعی را به‌حداقل کاهش دهد. در بین ارتباطات موجود میان معلم و دانش آموز این اصل اثبات شده است که معمولاً دانش آموزان معلم خود را الگو و سرمشق اخلاق و رفتار خویش قرار می‌دهند و در موارد زیادی از وی تقلید می‌کنند. لذا، ‌یکی از علل عمدی عدم رعایت ضوابط اخلاقی و استفاده ی دانش آموزان از لباس های نامناسب و مبتذل در مدارس را باید در طرز تفکر و رفتار مربیان و معلمان آن مدارس جستجو کرد.[۱۲۱] چرا که تاکنون از سوی مسئولین و کارگزاران آموزش و پرورش بارها نسبت به رعایت ضوابط و قوانین اخلاقی و رعایت پوشش اسلامی در مدارس (به گردانندگان مربوطه) تذکرات لازم داده شده ولی به علت عدم تنفر و انزجار اولیای برخی از مدارس نسبت به ناهنجاری های اجتماعی از جمله بد حجابی تذکرات فوق چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. امّا، از سوی دیگر مدارسی که دارای مدیران و مربیان متدین ومعتقد به اصل حجاب و پوشش اسلامی می‌باشند، از فضای اسلامی و معنوی بیشتری برخوردارند. لذا هر برخوردی که معلم با دانش آموز دارد در حقیقت بر ساخته شدن جامعه ی پیرامونی خودش تأثیرگذار است.

 

باید توجه داشت که اگر مدارس به دلیل نقش کلیدی خود در جامعه پذیر کردن نوجوانان وجوانان نتوانند به درستی ایفای نقش کنند به مثابه این ناتوانی ما شاهد بروز ناهنجاری و ناهمگون شدن افراد با هنجارهای جامعه خواهیم بود مثلا اگر مدارس بدون دقت کامل و برنامه ریزی و یا متناسب با استمرار و موقعیت سنی و علاقه جوانان و نوجوانان نسبت به ارزش‌های پوششی وعفاف در هدایت و ارشاد آنان نقش مثبت و مؤثری نداشته باشند، بلکه موجب دلزدگی، بی اعتنایی و کم توجهی نسل نو نسبت ‌به این گونه ارزش ها و در نتیجه طرز پوشش، سخن گفتن و طرز رفتار آنان را به ابتذال کشیده می شود. مثلا از این که از دانش آموزان – به مناسبت های مختلف – بخواهیم چندین ساعت در حیاط مدرسه – و در سرمای زمستان – بعد از استماع قرائت قرآن و خواندن دعا (توسل، فرج، وحدت و …) و سخنرانی (تکراری) یک ساعته فلان مدیر یا معاون یا مربی تربیتی و … را ‌در مورد لزوم و آثار رعایت حجاب و پوشش اسلامی گوش کنند، عملاً (خودآگاه یا ناخودآگاه) زمینه‌های بی میلی آنان نسبت به مراسم و برنامه های مذهبی و اسلامی و تمایل آنان نسبت به فساد و بدحجابی، بی بند و باری و … را فراهم آورده ایم. یعنی با دفاع غلط از حجاب موجب رشد بی تفاوتی و حتی انزجار دانش آموزان نسبت به (ارزش حجاب اسلامی ) می‌شویم. امروزه بسیاری از دانش آموزان به دلیل ارتباط الکترونیکی، شبهات زیادی را در زمینه‌های مختلف از جمله مسأله پوشش و ارتباط با ‌گروه‌های غیر هم جنس مطرح می‌کنند[۱۲۲] که در صورت ناتوانی معلمان از ‌پاسخ‌گویی‌ به آنان حجاب و ارزش های اسلامی روز به روز حاشیه ای تر تلقی می‌شوند.

دانلود منابع پایان نامه ها – گفتار دوم- جایگاه اجرای عین تعهد – 5

‌بنابرین‏، ضمانت اجرا یاد شده ‌در مورد هر قراردادی اعمال نمی شود و در مواردی که راه حل قانونی ناکافی یا ناقص باشد در آن صورت دادگاه اقدام به صدور حکم الزام به انجام عین تعهد خواهد نمود. مضاف بر موارد گفته شده، دعوی فوق را می توان همراه دعوی جبران خسارت و یا مستقل از آن طرح نمود. معمولاً در قراردادهای مرتبط با زمین، ساختمان‌ها، اشیای کمیاب و کالاهای نادری که دارای ارزش خاصی برای مدعی می‌باشند حکم الزام به انجام عین تعهد صادر خواهد شد و در جاهایی که غرامت پولی، جبران کافی و مناسبی را برای متعهدله فراهم کند، چنین حکمی داده نخواهد شد[۱۲].

 

گفتار دوم- جایگاه اجرای عین تعهد

 

در حقوق هر کشور ضمانت های اجرایی بر اساس قواعدی به کار گرفته می‌شوند بعبارتی هیچ یک از طرفین قرارداد اختیار مطلق بر اعمال این واکنشها ندارند به طوری که در هر کشور یکی از ضمانت های اجرا به ‌عنوان قاعده شناخته می شود و در کنار این قاعده معمولاً استثنائاتی نیز متصور است که باید بدانیم دلایل پذیرش این ترتب در هر نظام حقوقی چیست فلذا اجرای عین تعهد را در حقوق ایران و انگلستان به طور جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد:

 

الف- حقوق ایران

 

  1. فقه امامیه

از آنجا که در میان فقهای سلف، نظریه عمومی تعهدات مطرح نبوده و تعهدات و شروط ابتدایی الزام آور نبودند، اصولاً انتساب نظریه اجرای عین تعهد، به فقه به صورت مطلق صحیح نیست. البته ممکن است فقیهی در یک فرع فقهی خاصّی، مثلاً معرّفی ضامن یا کفیل در بیع، قائل به الزام مشروط علیه نسبت به اجرای شرط شده باشد.[۱۳] لیکن به هیچ عنوان این رأی و نظر به عنوان امری مجمع علیه در فقه محسوب نمی شود. از زمان مرحوم شیخ انصاری، صاحب کتاب مکاسب که باب مستقلی به شروط اختصاص داده و مباحث عمومی شروط را طرح نموده است. اقوال فقهاء جهت استخراج نظریه عام فقهی در باب اجرای تعهدات قابل ردگیری است. از سوی دیگر، امروزه در فقه پذیرفته شده است که شروط ابتدایی، صحیح و نافذ است و بر اساس اصل آزادی قراردادی و حاکمیت اراده، افراد می‌توانند بدون اینکه در قالب و شکل عقد معین و خاصی وارد شوند، به شکل دلخواه متعهد شوند و قرارداد منعقد نمایند.[۱۴] اگر چه نظریه اجرای عین تعهد را از احکام مربوط به شرط فعل، استنتاج می نماییم، ولی روشن است که شرط فعل بودن ملاک این احکام نیست، بلکه مناط تعهد به انجام عملی است که اگر نقض گردد، این مراحل را در پی خواهد داشت.

 

ممکن است، این تصور که بخش تعهدات حقوق مدنی ایران از حقوق غربی اقتباس شده است، این توهّم را ایجاد نماید که نظریه اجرای عین تعهد در فقه مطرح نبوده و از آنجا به حقوق ایران وارد شده است. در حقوق فرانسه که بخش تعهدات حقوق مدنی ما بسیار از آن متأثّر است. هر آنچه عنوان تعهد بگیرد، چه به عنوان تعهد اصلی و چه به عنوان تعهد فرعی باشد و چه در قالب شرط ضمن عقد و چه به صورت تعهد و شرط ابتدایی، لازم الوفاء هستند و از آن، تعبیر به «obligation» به معنای تعهد الزام آور می شود.[۱۵] در ماده ۱۱۲۶ قانون مدنی فرانسه، تعهدات به سه دسته تقسیم شده اند: ۱- تعهد تحویل کالا با انتقال مالکیت آن؛ ۲- تعهد انجام کاری؛ ۳- تعهد عدم انجام کاری. ولی عمده تعهدات، تعهد به انجام کار است. با توجه به ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی فرانسه، ماده ۱۱۴۲ از این قانون که بیان می‌دارد، تمام تعهدات به فعل یا ترک فعل در صورت عدم انجام توسط متعهد، منجر به دعوی ضرر وزیان می‌گردد، ‌به این معنا است که متعهدله می‌تواند کسی که تعهد نموده عملی را انجام دهد، هم بر آن عمل اجبار نماید و هم می‌تواند از او خسارت ناشی از عدم انجام تعهد مطالبه نماید. لذا همیشه در صورت عدم انجام تعهد به فعل، امکان اخذ غرامت و خسارت برای متعهدله به عنوان جبران تعهد وجود دارد.[۱۶] با این بیان روشن می‌گردد که قواعد مقرر شده در مواد (۲۳۷-۲۳۹) قانون مدنی ایران که حاوی نظریه اجرای عین تعهد است، از حقوق فرانسه هم اقتباس نشده است. ‌بنابرین‏، می توان گفت که ورود این نظریه به ادبیات حقوقی ما، بر اساس آرای آن دسته از فقهای امامیه است که اینک با بررسی و تحلیل این آرای، در صدد آن هستیم تا اثبات نماییم که می شود از اطلاق نظریه اجرای عین تعهد، در همه موارد نقض تعهد دست برداشت.

 

در فقه با توجه به ادلّه صحّت و لزوم عقد و التزام به مفاد آن از قبیل آیه اوفوا بالعقود[۱۷] و حدیث المومنون عند شروطهم تعهدات چه مستقل یا تبعی و ضمن عقد، نسبت به متعهد و مشروط علیه را واجب الوفاء می دانند[۱۸] تا به جایی که گفته‌اند «ان وجوب الوفاء بالشرط تکلیفا لم ینکره احد»[۱۹]. پس شاید بتوان بر این گفتار صحه گذارد که کسی منکر لزوم وفای به عهد نشده است.[۲۰]

 

در وجوب وفا به عهد و شرط، به سبب اجماع و اتفاق نظر علما نکته مبهم و قابل بحثی وجود ندارد بعبارت دیگر وجود حق خیار در فرض عدم امکان اجبار از مسلّمات فقه است و جای تردیدی ندارد. بحث اصلی پیرامون این مسأله است که آیا صرف امتناع متعهد از انجام تعهد، موجد حق فسخ برای متعهد است یا خیر؟ بعبارت دیگر آیا در صورت وجود امکان اجبار برای مشروط له ، حق فسخ نیز همزمان وجود دارد؟ و مشروط له در انتخاب بین فسخ و اجبار مخیّر است؟ یا اینکه صرفاً زمانی می‌تواند حق فسخ خود را اعمال کند که برای وی امکان اجبار مشروط علیه وجود نداشته باشد؟در پاسخ به سئوالات فوق، بین فقهاء اختلاف است، که ذیلاً از نظر خواهد گذشت.

 

۱-۱- مشهور فقهاء معتقدند که در صورت امتناع متعهد از انجام تعهد، به طور مطلق حق فسخ برای متعهدله ایجاد نمی‌ شود بلکه وفا به عهد و شرط به دلیل افاده عام از عمومات «اوفوا بالعقود» و «المومنون عند شروطهم» بر متعهد و مشروط علیه واجب است.[۲۱]

 

شیخ مرتضی انصاری در این خصوص جمله معروف زیر را بیان داشته است:

 

« با وجود قدرت بر اجبار، مستندی برای پیدایش خیار فسخ سراغ نداریم.»[۲۲]

دانلود منابع پایان نامه ها | – ویژگی های معنویت از نظر اندیشمندان – 9

۲-ادیان الهی و آسمانی: هر چند دین مجموعه قوانینی است که انسان زندگی اجتماعی خود را برای رسیدن به خوشبختی بر اساس آن تنظیم می‌کند، ولی چنین نیست که همه ادیان بتوانند انسان را به سعادت و خوشبختی واقعی و حقیقی برسانند. از اینجا است که ادیان، به ادیان حق و باطل تقسیم می‌شوند. از دیدگاه علامه طباطبایی، دینی بر حق است و می‌تواند سعادت و خوشبختی انسان را تامین کند که از سوی خداوند وضع گردیده باشد؛ چراکه همه موجودات جهان در هستی خود هدف و غایتی دارند که از نخستین روز آفرینش، از مناسب‌ترین و نزدیکترین راه به سوی آن در حرکتند و در داخل و خارج وجود خویش، به تمام چیزهایی که برای رسیدن به هدف به آن نیازمندند، مجهز هستند. انسان نیز به عنوان جزئی از جهان هستی از این قانون بر کنار نیست، بلکه تجهیزات و قوای وجودی او، بهترین دلیل بر آن است که وی نیز همانند دیگر موجودات، هدفی متناسب با تجهیزات و ساختمان وجودی خویش دارد و سعادتش در گرو رسیدن به آن هدف است.( طباطبایی، ۱۳۴۶)

 

جدول بررسی معنویت و دین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معنویت دین(مذهب) سازماندهی

 

آموزش

سازمان نیافته (غیر رسمی(

 

خصوصی (فردی)

 

منحصر به فرد

 

فردی

 

به صورت ذاتی

 

در آهنگ معنویت همه آواز خوانند

سازمان یافته (رسمی(

 

جمعی

 

بستگی به آداب و کتاب مقدس

 

جمعی و فردی

 

تعلیم توسط آموزش

 

اما هر مذهب خواننده ی خود را دارد

نوع دوستی، عشق، فداکاری و … علاقه به دیگران

 

معنویت لازمه ی دین اما دین لازمه ی معنویت نیست.

مدل مهم سقراط خود وارسی یا بررسی و وارسی روح یا پرسش معنوی است. پس می توان گفت که یک بعد اساسی معنویت “خود” است. “خود” به قدری مشکل بود که برخی از رویکردهای فلسفی در صدد منسوخ کردن و براندازی آن بودند. برای مثال، در دیدگاه پساساختارگرایی بنظر می‌رسد که “خود” از بین رفته است و یا نادیده گرفته می شود تا این که راه برای “دیگری” باز شود. در حالی که “خود و دیگری” مکمل یکدیگرند و تنها “خود”می‌تواند “دیگری” را بازشناسی کند. شاید بتوان گفت که تنها از راه “خود” است که می توان با “دیگری” ارتباط برقرار کرد. پس تربیت معنوی و فلسفی برای بررسی خود واکاوی مفید است .(سلحشوری، ۱۳۹۰)

 

می توان از این تعریف نتیجه گرفت که در دین ویژگی هایی مانند ارواح، موجودات و نیروهای فرا طبیعی، قدرت های برتر و امر قدسی مطرح است که نشان می‌دهد تمام ادیان به گونه ای به بعد غیر مادی باور دارند و بدون چنین بعدی حرف زدن از دین بی معنا است، شاید بتوان گفت که یکی از اهداف اصلی دین این است که انسان بتواند از تمام نیروهایی که مانع ارتباط او با خدا می‌شوند، رهایی بیابد و در این ارتباط می توان دو بعد آفاقی و انفسی یافت و بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که دین هم شامل یک سری احکام و مراسم عبادی است و باور ‌به این آموزه ها در درون است و شامل باور به یک واقعیت فرا تجربه و فرا طبیعی است که باعث تمایز بین دو بعد معنوی و دنیوی می شود.

 

۲-۳-۹– ویژگی های معنویت از نظر اندیشمندان

 

معنویتی که بر اساس ویژگی های دین می توان به دین نسبت داد، باید حائز ویژگی های مشخصی ‌به این شرح باشد:

 

• معنویت در ارتباط با وجود خالق معنا می‌یابد.

 

• از آنجا که وجود خالق از محسوسات فراتر است، معنویت در فرا محسوسات ریشه دارد.

 

• معنویت باید در تحول و هدایت زندگی فرد معنوی مؤثر باشد.

 

• دست یابی به معنویت باید از طریق راهنمایی های دین باشد.(باغگلی ،۱۳۹۲)

 

۲-۳-۱۰- رابطه ی دین و معنویت

 

مطالعه ی مفهوم معنویت در زمینه ی تربیتی معاصر حکایت می‌کند که در رویارویی با مفهوم “معنویت” طیفی از دین باوری تا معنویت باوری فارغ از دین وجود دارد. در یک سوی این طیف، متفکران دینی قرار دارند که معتقدند اصولا مفهوم معنویت تنها در چارچوب گفتمان دینی معنا پیدا می‌کند و غیر از ادیان آسمانی ( حتی ادیان زمینی ) نمی توانند از معنویت به مفهومی معنا دار سخن به میان آورند. ( جوادی آملی) در سوی دیگر این طیف، متفکران سکولار قرار دارند که معنویت را نیاز عاطفی و روان شناختی انسان تلقی می‌کنند و الزامی در هویت بخشی دینی برای حل نیاز های معنوی نمی بینند.

 

ایزدی و همکاران (۱۳۹۰) به نقل از اسلاتری (۲۰۰۶) در کتاب خود اشاره می‌کند: اگر چه اصطلاحات “معنویت” “الهیات” و” مذهب” به یک معنی کاربرد دارند، اما این نکته اهمت زیادی دارد که این کلمات واحد، تاریخچه ی ریشه شناختی یکسانی داشته باشند. چرا که چندین کتاب در طول قرن، برای توصیف معانی متنوع و درست هر یک از این اصطلاحات چاپ شده است. در حالی که مذهب به شکل سنتی به اعتقادات و باورها و مقدسات ” خدا، تعالی، مکتب، کتاب های مقدس” مرتب با الگوی معانی و رواج آن در یک حوزه ی تاریخی یا فرهنگی مربوط می شود، اما معنویت به حوزه ی باورها و اعتقادات شخصی وابسته است.

 

رابرت ناش به توضیح بهتر و واضح تری در این مورد پرداخت، مبنی بر اینکه “مذهب” شامل یک ساختار و قانون است، در حالی که معنویت می‌تواند جنبه ی شخصی داشته باشد. مذهب با آنچه که با دیگران انجام می‌دهیم رابطه ی مستقیم دارد، در حالی که معنویت آنچه ما با خودمان انجام می‌دهیم می‌باشد. به عبارتی می توان گفت که مذهب جنبه ی اعتقادی عمومی و جامع دارد و معنویت جنبه شخصی دارد. مذهب می‌تواند به عنوان ” سر” و معنویت به عنوان ” قلب” معرفی شود. ‌بنابرین‏ ” درک معنویت” برای ما بسیار سخت است. چون آن با سمت تعالی و محض در حرکت است و اکثر چیز ها هم از این نقطه آغاز می‌شوند و می‌توانند از عشق و یا مرگ و … نشأت بگیرند. ( ایزدی و همکاران ،۱۳۹۰ )

 

با توجه به تعاریف متفاوت، معنویت یک موضوع پیچیده، مبهم و کلی است که نیاز به بررسی و تحلیل بیشتر دارد. برای تحلیل بیشتر لازم است ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار گیرد. مطالعات نشان می‌دهد که معنویت می‌تواند در برگیرنده ی موضوعات و مفاهیم زیر باشد:

 

روح، دین، مذهب، احساس و عاطفه، مهرورزی، ایمان، عبادت، عدالت، اخلاق، همدردی، از خود گذشتگی، هنر و … باشد. نکته ی مهم این که تمام مفاهیم و موضوعات از طریق آموزش و پرورش و برنامه های درسی قابل رشد و شکوفایی در دانش آموزان است و در سال‌های اخیر نظام های آموزش برای رشد و توسعه ی ابعاد قرن، تلاش های بیشتری مبذول شده است که تجارب آن مدارس والدورف، مدار کوچک، مدرسه مونته سوری، مدرسه ی دموکراتیک و مدرسه ی سولی است. در بین موضوعات فوق روح، هنر و اخلاق که بخشی از معنویت را در بر می گیرند اهمیت فراوانی داشته و در برنامه ی درسی جایگاه ویژه دارند.

دانلود پروژه و پایان نامه – تعاریف عملیاتی – 2

بهره‌گیری از زیبایی‌شناسی و هنر به عنوان یکی از مبانی برنامه درسی در ابتدا مستلزم ورود زیبایی‌شناسی و هنر به علوم تربیتی و مطالعات برنامه درسی است که گام تا حدودی توسط صاحب‌نظرانی از قبیل آیزنر، والانس و غیره در خارج از کشور صورت گرفته و در ایران نیز آثاری در خصوص آن مانند مهرمحمدی و عابدی(۱۳۸۰)، مهرمحمدی(۱۳۹۰) به رشته تحریر درآمده است اما جهت استفاده از این مبنای مهم گام دیگری نیز ضروری است و آن وضوح بخشی و توصیف نحوه ورود زیبایی‌شناسی به‌مثابه یک مبنا و به صورت کاربردی در برنامه درسی به صورت عام و در برنامه درسی یک دوره معین مانند دوره ابتدایی به طور اخص می‌باشد. در این راستا بر اساس بررسی‌های انجام‌شده توسط محقق، تحقیقی که ‌به این ورود دامن بزند در ایران صورت نگرفته است و همان طور که قبلاً گفته شد پژوهش‌های انجام‌شده مانند مهرمحمدی و امینی(۱۳۸۰) و لرکیان (۱۳۸۹) بیشتر در حوزه آموزش هنر می‌باشند. هنر و زیبایی‌شناسی به عنوان مبنا به دلیل فهم نادرست و نابسنده ای که درباره هنر(و همچنین زیبایی‌شناسی) وجود داشته هرگز واجد چنین استعدادی دانسته نشده است و از این‌که بتواند با راهبری فکری و جریان فراگیر، اصلاح در نظام آموزشی را بر دوش بکشد عاجز پنداشته شده است(مهرمحمدی،۱۳۹۰،ص۱۴). در حالی که تجربه هنری و زیباشناسی اثر ماندگاری در خاطر انسان بر جای می‌گذارد ظرفیتی که در تحقق اثربخش اهداف و یادگیری مادام‌العمر نقش‌آفرینی می‌کند لذا تزریق این ظرفیت به برنامه های درسی مسئله مهمی است که نیاز به تبیین، وضوح بخشی و مطالعه دارد تا با تبیین علمی و دقیق بتوان از برنامه های درسی سخن گفت که مظهر زیباشناسانه داشته باشند و دربارۀ قابلیت‌های زیباشناختی در فرایند تربیتی به برنامه ریزان درسی و دست‌اندرکاران آموزش‌وپرورش آگاهی بیشتری ببخشد تا نگرش لازم نسبت به استفاده از آن قابلیت‌ها در مهندسی برنامه درسی و موقعیت‌های تربیتی به وجود آید تا به کسب تجربه های زیباشناختی از سوی دانش آموزان امیدوار بود.

 

بر این اساس پژوهش حاضر خواسته است از مباحث مطرح‌شده در ادبیات حوزه مطالعات برنامه درسی و دیدگاه صاحب‌نظران دو رشته مطالعات برنامه درسی و هنر جهت تعیین مؤلفه‌های زیبایی‌شناسی و هنر برای برنامه درسی بهره جوید و الگویی که بتواند نحوه به‌کارگیری مؤلفه‌ها را در برنامه درسی دوره ابتدایی تشریح ‌نماید ارائه کند. نکته دیگر اینکه با انجام این پژوهش بتواند زمینه انجام تحقیقات دیگری در حوزه زیبایی‌شناسی برنامه درسی فراهم آورد تا تولیدات علمی بیشتر و دقیق‌تری در این حوزه شاهد بود. لذا در خصوص اهمیت و ضرورت آن می‌توان به موارد زیر اشاره نمود.

 

    1. اهمیت زیبایی‌شناسی به عنوان بعدی از وجود انسان

 

    1. تأثیر زیبایی‌شناسی و هنر در تحقق اهداف تربیتی

 

    1. تبیین نحوه فراهم نمودن جاذبه و لذت یادگیری و تجربه زیباشناسانه

 

    1. لزوم آگاهی مسئولین آموزش‌وپرورش به طور عام و برنامه ریزان درسی به طور خاص از کاربردهای هنر و زیبایی‌شناسی در برنامه درسی

 

    1. لزوم آگاهی معلمان از کاربردهای زیبایی‌شناسی و هنر در فرایند تدریس و ارزشیابی

 

  1. فراهم نمودن زمینه برای تحقیقات بیشتر درباره زیبایی‌شناسی و هنر به عنوان یک ‌چشم‌انداز در برنامه درسی

تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم

 

برنامه درسی: از برنامه درسی برداشت‌های متعددی از قبیل برنامه درسی به عنوان سند، به عنوان نظام و غیره مطرح است که در هر برداشت تعریف آن نیز متفاوت خواهد بود در اینجا برنامه درسی به عنوان سند و نقشه یادگیری مطرح است که عبارت است از مجموعه وقایع از قبل پیش‌بینی شده که به قصد دستیابی به نتایج تربیتی-آموزشی برای یک یا بیش از یک دانش‌آموز در نظر گرفته‌شده است (آیزنر،۱۹۹۴،به نقل از ملکی،۱۳۸۳،ص۲۴).

 

زیبایی‌شناسی: در لغت به درک زیبایی‌ها و مطلوبیت چیزی ازنظر زیبایی، زیبایی‌شناسی گفته می‌شود(لغت‌نامه ورد رفرنس،۲۰۱۲). اما زیباشناسی ازنظر علمی به عنوان زیرشاخه ارزش‌شناسی- فلسفه و هنر- مطرح می‌باشد که به راه‌های دیدن و درک جهان مربوط می‌شود که به وسیله آن جهان احساس و دریافت می‌شود و به عنوان یک مطالعه انتقادی زیبایی‌شناسی به عنوان توانایی قضاوت ‌در مورد یک سطح حسی[احساسی] و همچنین توافق جمعی ‌در مورد ایده آل‌های زیبایی مطرح می‌گردد(فورد[۱]،۲۰۰۹).

 

ازآنجاکه در تعریف‌های بالا بیشتر زیبایی‌های محسوس مطرح است و زیبایی‌های نامحسوس و معقول را شامل نمی‌شود در اینجا مایلم برای زیبایی‌شناسی تعریفی بر اساس مفهوم زیبایی ارائه نمایم که هر دو نوع زیبایی‌های محسوس و معقول را در بر بگیرد. جعفری(۱۳۶۹،ص۲۴۱) بیان می‌کند: زیبایی نمودی است نگارین و شفاف بر روی کمال که عبارت است از قرار گرفتن یک موضوع در مجرای بایستگی‌ها و شایستگی‌های مربوط به خود. بر این اساس هر زیبایی اعم از محسوس و معقول وسایل بسیار خوبی برای تحریک ما به مشاهده کمال در پشت نمودهای شفاف زیبایی بوده و همچنین عامل تحریک ما برای رفتن به سمت آن کمال باشند(همان منبع،ص۳۰۶). حال اگر تعریفی بر اساس این مفهوم زیبایی بخواهیم ارائه دهیم می‌توان گفت که زیبایی‌شناسی عبارت است از شناخت نمودهایی نگارین و شفاف که بر روی کمال کشیده شده‌اند. نکته آخر اینکه زیبایی‌شناسی چون همه زیبایی‌ها یعنی زیبایی‌های طبیعی و زیبایی‌های هنری را مورد بررسی قرار می‌دهد لذا زیبایی‌شناسی و هنر علی‌رغم ارتباطات تنگاتنگ مترادف هم نیستند و گسترده‌تر از هنر می‌باشد و در این تحقیق نیز هر دو مورد توجه می‌باشند.

 

هنر: تعاریف متعددی در زمینه هنر وجود دارد در اینجا به تعریف شوپنهاور(به نقل از رضای الهی،۱۳۵۴،ص۱۰۱) اشاره می‌گردد« هنر نوعی عبارت و بیان است که حیات انسان در آن شکفته می‌شود و منظور از عبارت، جمع آمدن تمام نیروها یعنی دانایی،احساس،مذهب،اعتقاد،زمان، فرهنگ، محیط،تخیل، و… برای تولید امر جدید می‌باشد.

 

الگو: پیش‌نویس یا نموداری که راه معمولی یک عمل یا رفتار و یک ساختار ادراکی را نمایش می‌دهد (هومن، ۱۳۸۶، ص۶۵).

 

تعاریف عملیاتی

 

برنامه درسی: برنامه درسی به عنوان طرح و نقشه یادگیری مدنظر است که دارای مبانی،اصول و عناصر ده‌گانه منطق،هدف، محتوا، فعالیت‌های یادگیری،معلم،فضا،زمان،گروه‌بندی،مواد و منابع و ارزشیابی است.

 

زیبایی‌شناسی: در این تحقیق منظور از زیبایی‌شناسی حوزه‌ای است که به بررسی زیبایی‌ها، ملاک‌ها و معیارهای زیبایی،شرایط تجربه زیباشناختی،ویژگی‌های عمل زیبا آفرینی و… می‌پردازد تا از این موضوعات بتوان مؤلفه‌های برای برنامه درسی استنتاج نمود و با ملحوظ آن‌ ها برنامه درسی خاصیت زیباشناسانه پیدا نماید.

 

هنر: مقصود از هنر در اینجا ویژگی‌های آثار هنری، ویژگی‌های هنرمندان، مختصات فرایند کار هنری و به‌طورکلی ویژگی‌های عالم هنر می‌باشد تا همانند زیبایی‌شناسی، الهاماتی از آن‌ ها برای برنامه درسی به دست آید.