“
بالاخره اینکه زمانی که تدوین کنندگان استاندادهای حسابداری در جستجوی بازخورد استانداردها در این مورد باشند که آیا استانداردهای تدوین شده کارا بوده اند یا خیر؟ به ستانده های سیستم حسابداری از جمله سود گزارش شده توجه خواهند کرد. معیار ارزیابی کارایی مطابق چارچوب مفهومی هیئت استانداردهای حسابداری مالی، سودمندی تصمیم میباشد. علاوه بر آن می توان میزان بیان صادقانه سود حسابداری گزارش شده از سود مورد نظر هیکس را به عنوان معیار ارزیابی در نظر گرفت.(اسماعیلی، ۱۳۸۶)
۲- ۱۶مطالعات و تحقیقات خارجی:
بینیش و وارگو(۲۰۰۲)، تأثیر مدیریت سود را بر پایداری سود بررسی کردند. این محققان دریافتند که تعهدهای سود در زمانی که مدیریت سود افزایشی(کاهشی) است و مدیران اقدام به فروش(خرید) سهام کردهاند، سود از پایداری کمتری(بیشتری) برخوردار است. همچنین، قیمت گذاری مقادیر تعهدی به صورت نادرستی انجام می شود و این قیمت گذاری نادرست را می توان به مدیریت سود افزایشی منتسب کرد.
تیان(۲۰۰۷)، تأثیر مدیریت سود بر مربوط بودن سود را آزمون کرد، زیرا سود یکی از مهم ترین ورودی ها در مدل های حسابداری ارزش گذاری شرکت هاست. توانایی سود در انعکاس عملکرد دوره های جاری و آتی شرکت ها، عامل اصلی در تعیین ارزش ذاتی شرکت است. نتایج نشان داد که مدیریت سود تأثیر زیانباری بر سودمندی سود در ارزش گذاری شرکت دارد، زیرا از محتوای اطلاعاتی سود می کاهد.
چانگ و شیوا(۲۰۱۰)، تأثیر مدیریت سود بر ویژگی قابلیت پیشبینی سود را بررسی کردند. این محققان بیان میکنند که به صورت کلی مدیریت سود سبب می شود، قدرت پیشبینی کنندگی سود کاهش یابد. با این حال، هنگامی که در دهک های مختلف اندازه مدیریت سود، قابلیت پیشبینی اندازه گیری می شود، نتایج نشان میدهد که در دهک با بالاترین میزان مدیریت سود، نه تنها قابلیت پیشبینی سود کاهش نمی یابد، بلکه نتایج این گروه را می توان حاکی از رفتار آگاهی دهنده بودن مدیریت سود دانست. در نهایت این محققان بیان میکنند که نتایج تحقیق آن ها به طور قاطع از مدیریت سود فرصت طلبانه پشتیبانی نمی کند.
جیراپورن و همکاران(۲۰۰۸) در تحقیقی با به کارگیری نظریه نمایندگی، به تفکیک بین کاربردهای فرصت طلبانه و سودمند مدیریت سود پرداختند. آن ها چنین استدلال میکنند که اگر مدیران از مدیریت سود فرصت طلبانه بهره جویند، در آن صورت شرکت های با هزینه نمایندگی زیاد، باید درجه بالایی از مدیریت سود را به کار گرفته باشند؛ به عبارت دیگر میزان مدیریت سود با شدت تضاد منافع بین نمایندگان و صاحبان شرکت ارتباط مثبتی دارد. بر عکس، ممکن است مدیریت سود به منظور انتقال اطلاعات خصوصی صورت گیرد و بنابرین محتوای اطلاعاتی سود را افزایش دهد که این برای سهامداران مفید خواهد بود. اگر چنین باشد انتظار می رود که شرکتهای با هزینه نمایندگی زیاد، میزان فراوانی از به کارگیری مدیریت سود را در کارنامه خود نداشته باشند؛ چرا که مدیران در جهت افزایش منافع شخصی خود، سود را دستکاری نخواهند کرد. همین طور نبود رابطه میان هزینه نمایندگی و مدیریت سود بدین معنی خواهد بود که شرکت ها از مدیریت سود به صورت فرصت طلبانه ای استفاده نمی کنند. نتایج بررسی های آن ها نشان داد که رابطه معکوسی بین هزینه های نمایندگی و مدیریت سود است و شرکت هایی که مدیریت سود وسیع(محدود) انجام میدهند، هزینه های نمایندگی کمتری(بیشتری) متحمل میشوند. به علاوه ارتباط مثبت معناداری بین ارزش شرکت و میزان مدیریت سود میباشد. پژوهشگران با در نظر گرفتن این دو مورد ادعا میکنند که مدیریت سود در مجموع زیان آور نیست.
۲-۱۷ مطالعات و تحقیقات داخلی:
در ایران، اعتمادی و همکاران(۱۳۹۱) به بررسی چگونگی تاثیر مدیریت سود بر کیفیت سود پرداختهاند.آن ها اقلام تعهدی اختیاری را به عنوان نماینده مدیریت سود انتخاب و تا ثیر آن را بر چهار ویژگی کیفیت سود(کیفیت اقلام تعهدی، پایداری، قابلیت پیشبینی، هموار بودن)مورد مطالعه قرار دادند و در نهایت به این نتیجه رسیدند که مدیریت سود، کیفیت سود را کاهش میدهد.
کاشانی پور و همکاران(۱۳۸۹) به بررسی” رابطه بین سهامدارن نهادی کوتاه مدت و بلند مدت و مدیریت سود فزاینده شرکتها” پرداختند و به این نتیجه رسیدند که سهامداران نهادی کوتاه مدت به علت افق دید کوتاه مدت، به دلیل تمرکز افراطی بر عایدات جاری میتوانند موجب ایجاد محرک های مختلفی برای مدیران شرکتها باشند تا به مدیریت سود فزاینده دست بزنند. در مقابل سهام داران نهادی با افق بلند مدت سرمایه گذاری، که معمولاً دارای مالکیت زیادی سهام نیز هستند به ارزش ذاتی شرکت در مقابل عایدات جاری توجه دارند. بنابرین مانع مدیریت سود فزاینده در شرکتها میشوند.
بهار مقدم و همکاران(۱۳۸۹) به بررسی رابطه اقلام تعهدی اختیاری به عنوان شاخص مدیریت سود و سود آوری آتی با بهره گرفتن از سه متغیر جریانهای وجه نقد عملیاتی آتی، سود خالص عاری از اقلام تعهدی اختیاری آتی و تغییر در درآمدهای آتی می پردازند و به این نتیجه میرسند که در بورس اوراق بهادار تهران مدیریت سود به کارایی گرایش دارد.
تقوی و همکاران(۱۳۸۹) رابطه بین هزینه های نمایندگی و ارزش شرکت را با مدیریت سود مورد مطالعه قرار میدهند و به این نتیجه میرسند که مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در جهت منافع شرکت نبوده و مدیران این شرکتها از مدیریت سود در جهت منافع شخصی خود استفاده میکنند.
اعتمادی و دهکردی با بررسی”تأثیر مدیریت سود و ساختار سرمایه بر محافظه کاری سود” دریافتند، مدیریت سود، صرف نظر از افزایشی یا کاهشی بودن آن، بر محافظه کاری سود تأثیر میگذارد وباعث افزایش محافظه کاری میگردد. دوم، شرکت هایی که از طریق اقلام تعهدی اختیاری منفی اقدام به مدیریت سود کاهشی میکنند، سود محافظه کارانه تری را گزارش میکنند که نشان دهنده بیش محافظه کاری است. سوم شرکت هایی که از طریق اقلام تعهدی اختیاری مثبت، به مدیریت سود افزایشی مبادرت می ورزند، محافظه کاری کمتری را در گزارشگری خود اعمال میکنند. در نهایت ساختار سرمایه نیز بر اندازه محافظه کاری تأثیر گذار است.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ مقدمه:
تحقیق عبارت است از فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک موقعیت نا معین. انتخاب روش، یک کار کلیدی در فرایند تحقیق به حساب میآید به طوری که می توان گفت یکی از مهمترین مراحل هر تحقیق علمی، انتخاب روش تحقیق مناسب برای انجام پژوهش میباشد. این تحقیق به بررسی کیفیت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که سود آن ها دستخوش مدیریت شده است، به تفکیک مدیریت سود فزاینده و مدیریت سود کاهنده، می پردازد.
در این فصل بر مبنای استدلالهای قیاسی حاصل از تئوری ها و فرضیه های عنوان شده در فصل قبل، فرضیهها و متغیرهای تحقیق و روش های آزمون فرضیهها تشریح می شود. همچنین، در مورد روش تحقیق، انتخاب دوره زمانی تحقیق و قلمرو آن، جامعه و نمونه آماری تحقیق و معیارهای انتخاب شرکتهای نمونه، روش های گردآوری اطلاعات و سایر موضوعات مرتبط با روش شناسی تحقیق بحث خواهد شد.
۳-۲ روش تحقیق
“
فرم در حال بارگذاری ...