۲-۴-۱-۳ هوشین کانری (Hoshin Kaneri)
تاریخچه پیدایش هوشین به دهه ۱۹۶۰ برمیگردد. در این زمان از تلفیق دو نظریه مدیریت بر مبنای هدف و کنترل کیفیت آماری مدیریت هوشین به وجود آمد. مدیریت هوشین از اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی وارد ادبیات مدیریت غرب شده است، مدیریت هوشین کانری فرآیندی است که طی آن استراتژیها و اهداف بلندمدت به صورت اهداف کوتاهمدت (معمولاً سالانه) و برنامه های اجرایی تبدیل شده و به متولیات انجام فعالیتها انتقال مییابد و با تعیین شاخصهایی میزان تحقق اهداف و اجرای برنامه سنجش و کنترل میشود. بازخور این سنجش در پایان دوره ارزیابی بر اهداف و استراتژیها اثر گذاشته و در به روز کردن آن کمک میکند. مدیریت هوشین را میتوان اینگونه تعریف کرد:
نظامی است برای ترجمه چشمانداز و اهداف سازمان به روشهای علمی و قابل سنجش در سرتاسر سازمان. در این نظام اهداف کیفی به اهداف کمی و قابل حصول ترجمه میشود و بر مسائل اساسی و مهم به منظور بهبود تمرکز میشود.
شکستن اهداف بلندمدت به اهداف کوتاهمدت بر اساس تجزیه و تحلیل واقعیات انجام میگردد. به این معنی که در پایان دوره ارزیابی و یا ابتدای تدوین استراتژی نظرات مدیران میانی و عملیاتی سازمان در رابطه با میزان اجرای برنامه ها، تحقق اهداف و تجزیه و تحلیلهای محیطی، جمع آوری میشود. بر اساس این اطلاعات مسایل مهم و کلیدی که باید بر آن ها تمرکز شود تعیین و اولویتبندی انجام شده به اهداف واحدها شکسته شده و این سیکل تکرار میشود. علاوه بر موارد فوق مدیر ارشد شرکت در پایان سال یک برنامه آسیبشناسی و یا عارضهیابی را به اجرا درمیآورد تا بر اساس آن ها راهنماییهایی در موارد زیر کسب نماید.
اثربخشی روشها و اهداف مشخص شده در هوشین:
تغییرات محیطی اتفاق افتاده
اثربخشی برنامه های درازمدت و میان مدت
۲-۴-۱-۴ مدل بررسی تاثیر سرمایهگذاری در بخش فناوری اطلاعات بر عملکرد سازمان
یکی از مدلهای ارائه شده درخصوص تاثیر IT بر عملکرد سازمان توسط دهنینگ و ریچاردسون ارائه شده است آن ها در مدل خود تلاش کردند تا بر خلاف مطالعات قبلی در این زمینه فقط اثرات مستقیم سرمایهگذاری بر عملکرد کسب و کار (دیدگاه ورودی – خروجی) را در نظر نگیرند. شکل زیر ساختار و اجزای این مدل را نشان میدهد. در شکل، عدد ۱ بیانگر تاثیر مستقیم IT بر عملکرد سازمان است. عدد ۲ نماینگر تاثیر سرمایهگذاری بر تغییر در فرآیندهای کسب و کار و سپس عملکرد سازمان است. عدد ۳ نیز عوامل دیگر را بر نتیجه سرمایهگذاری و در نتیجه عملکرد کسب و کار نشان میدهد. در رابطه با تاثیر IT بر عملکرد سازمان مطالعات در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ بیانگر همبستگی منفی بین سرمایهگذاری در IT و عملکرد سازمان بود. این قضیه به ۱۱ پارادوکس بهرهوری IT معرفی شد.
عملکرد کسب و کار
تغییر در فرآیندهای کسب و کار
سرمایه گذاری در IT
تاثیراهرمی پیچیدگی فناوری، نوع سازمان، همسوسازی استراتژی، اندازه و سلامت مالی سازمان شد.
شکل ۲-۶ تاثیر IT بر عملکرد سازمان
۲-۱-۴-۵ مدل خلق ارزش سیستمهای ERP
ارائه مدلی برای نشان دادن میزان تاثیر ERP در خلق ارزش برای سازمان از این جهت پیچیده است که کمی کردن منافع به دست آمده از پیادهسازی این سیستمها منافعی مانند بهبود دسترسی به اطلاعات، بهبود کیفیت مدیریت بهبود پیشبینیها و تصمیمگیری موثرتر بسیار دشوار است. از سوی دیگر مدل ارائه شده باید منطبق بر یکی از مدلهای شناخته شده باشد.
– تحقیق اول «بررسی اثر کیفیت پیادهسازی ERP بر ارزش سازمان»
در این مطالعه به مقایسه روند عملکرد مالی سازمانهایی که ERP را با موفقیت یا شکست پیاده کردهاند در طی سه سال پس از پیادهسازی به کمک روش آزمون فرضی پرداخته شده است. پس از بررسی فرضها مشخص شد که بین این دو دسته از سازمانها به لحاظ نسبت ROA یعنی نسبت درآمد خالص به کل داراییها و نسبت ROI یا نرخ بازگشت سرمایه تفاوت معناداری وجود ندارد. ولی به لحاظ گردش دارایی و نیز بازگشت سرمایه بین سازمانهای موفق و سازمانهای ناموفق نظارت معناداری وجود دارد.
– تحقیق دوم «بررسی سیستم ERP بر عملکرد سازمانی شواهدی از سازمانهای فنلاندی»
هدف مطالعه دوم بررسی تغییرات کسب و کار و در نتیجه تاثیر این تغییر بر عملکرد سازمانی سازمانهایی است که ERP را پیاده کردهاند. تغییرات کسب و کار ایجاد شده در اثر پیادهسازی ERP را میتوان بر طبق نظر داونپورت به تغییرات عملیاتی (نحوه انجام کارها) و تغییرات در سطوح مدیریتی تقسیم کرد. چاند و همکارانش به بررسی اثرات و منافع ERP در مراحل مختلف پیادهسازی به کمک کارت امتیازی پرداخته و مدل زیر را ارائه کردند. بر اساس نتایج این مطالعه نویسنده تحقیق دوم نتیجه گرفته است که استفاده از کارت امتیازی رویکرد سیستماتیک مناسبی برای ارزیابی اثرات ERP در سازمانها است. همچنین در این تحقیق بر اساس مطالعه چندین نمونه مطالعاتی دیگر مشخص شده است که بین محرکها و یا دلایلی که باعث تصمیم به پیادهسازی شده است و نتایج درک شده از پیادهسازی ارتباط وجود دارد.
بهبود فرایند در تامین سفارشات
بهبود فرایند ورود داده های سفارش
آموزش سیستم جدید و بهبود فرایند یادگیری
سیستم ERP
+
شکل ۲-۷ زنجیره ارزش معرفی شده توسط چاند
تحقیق سوم «مدلی از فاکتورهای سازمانی و پیادهسازی برای تحقق منافع سیستم ERP
در این مقاله محقق در حقیقت الگویی را برای فاکتورهای سازمانی و پیادهسازی مؤثر در خلق ارزش توسط سیستم ERP میشود را معرفی کردهاست. به طور خلاصه همسوسازی استراتژیها با نرمافزار و تغییر فرآیندهای کسب و کار ثابت شده است که میتواند بر کسب نتایج و منافع مطلوب از سیستم ERP تاثیر بگذارد. این دو فاکتور باید با فاکتور مدیریت پروژه هماهنگ باشند. نتایج این تحقیق موید نتایج به دست آمده از تحقیق لاو و انگای در زمینه تاثیر تمایل استراتژیک به استفاده از ERP در میزان موفقیت در زمینههای مختلف رضایت کاربران، بهبود فرآیندهای کسب و کار، عملکرد کسب و کار (به لحاظ مالی یعنی سوددهی، رشد فروش، افزایش سهم بازار و…) است.
از تلفیق نتایج به دست آمده در این تحقیق میتوان مدل ارائه شده در شکل را برای تاثیر و کمک ERP در بهبود عملکرد سازمانی ارائه کرد، فلش پررنگ تاثیرات به دست آمده از تحقیق اول، فلش خطچین از نتایج تحقیق ۲ و ۳ و فلش معمولی از نتایج تحقیق سوم به دست آمده است.
افزایش کارایی درونسازمانی (گردش دارایی، بازگشت سرمایه)
افزایش کارایی درونسازمانی (دقت داده های فروش، اقتصاد فروش، بهبود سیستم کنترل هزینه عملیات، بهبود سیستم مدیریت دریافت حسابها)
منافع مالی (مثلاً کاهش هزینه مدیریت)
“
فرم در حال بارگذاری ...